محرم نزدیک است. این را از رنگ و بوی شهر هم می شود فهمید. دوباره بچه هیئتی ها، محله ها را آماده می کنند تا برای امام حسین (علیه السلام) اقامه عزا کنند. وقتی این سفره پهن می شود، هیچ کس بی بهره نمی ماند. هرکس کمکی می کند، به اندازه وسعش و به اندازه عشقش.به راستی که همه چیز و همه کس جمع می شوند. عرفان و حماسه پیوند می خورند، شور و شعور همراه می شوند. فکرش را که می کنم ، می فهمم چرا اینقدر اهل بیت (ع) اصرار داشتند پرچم عزا همیشه بر افراشته باشد.به تاریخ تشیع هم که بازگردیم ، می بینم همیشه، مجالس عزای حسین (ع) شگفتی آفرین بوده اند. آخرین آنها انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی خودمان می باشد. یا نزدیکتر بیاییم، رشادت های عزیزان لبنانی در جنگ سی و سه روزه.
اما همیشه آفت ها در کمین باغ های پرمحصولند. عزاداری هم از این قاعده مستثنی نیست. اولین و مهمترین آفتی که می تواند وجود داشته باشد این است که هدف را گم کنیم. اگر از یادما برود که برای چه عزاداری می کنیم و نتوانیم تحلیل صحیحی از حادثه عاشورا داشته باشیم و با آرمان های حسین (ع) همراه نباشیم و شناخت صحیحی از وضعیت کنونی خود نداشته باشیم،چگونه می توانیم ادعا کنیم که برای حسین (علیه السلام) عزاداریم؟
محرم بهترین فرصت است تا دوباره وظایفمان را مرور کنیم و شناختمان را عمق ببخشیم و عشق و ارادتمان را نشان دهیم.
انشاءالله در فرصت های دیگر بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ